نتایج جستجوی عبارت «نحوه اجرای عملیات فتح المبین که در تاریخ 1361/1/2 در منطقه غرب شوش صورت گرفت. تیر خوردن محمود راحتی اهواز مدرسه مبارزان شهرک فتح المبین» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شهباز بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در تاریخ ۱۳۴۵/۱۱/۱۰ در روستای بسترم سوم از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز میان خانواده‌ای متدین و مسلمان، کودکی چشم به جهان باز کرد که پدر نام او را «شهباز» نهاد. گویی روزی را می‌دید که این شهباز بلندپرواز آسمان اسلام باید در پهن‌دشت‌های جمهوری اسلامی ایران در دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی بر جغدان شب‌پرست بتازد و توطئه‌های آنان را در مقابله با اسلام ناب محمدی (ص)، در نطفه خفه کند. شهباز از کودکی پرجنب‌وجوش و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سیروس مقتدر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حنظله‌وار حجله‌گاه را ترک کرد و قدم به قربانگاه عشق نهاد؛ با گام‌های مصمم چون کوهی استوار در مقابل متجاوز ایستاد و سر به خدا سپرد. سیروس، سال ۱۳۴۳ دریکی از روستاهای بخش سرچهان شهرستان آباده،  در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. کودکی را در کنار خانواده که تأمین معاش را بر پایه دامداری نهاده بود، آغاز کرد. خانواده سیروس، برای به دست آوردن مراتع خوب و مناسب از بخش سرچهان، به بخش آباده طشک ـ منطقه...
کشک و کشیک
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه شهید عباسعلی دهقانی فرماندهی یکی از دسته‌ها را بعهده داشت‌. در یکی از روزها برای ‌نهار رزمندگان ترید ( تریت ) کشک تهیه شده بود‌. پس از صرف نهار شهید دهقانی تصمیم می‌گیرد در دفتر خاطرات‌اش‌، خوردن کشک را در ناهار بنویسد. دفتر خاطرات را بر می‌دارد و شروع به نوشتن می‌کند‌، عنوان خاطره را "ترید کشک" انتخاب می‌کند. یکی از بچه‌ها که کنار دست او نشسته بوده می‌خواند "تاکتیک‌ کشیک" بلافاصله از سنگر بیرون رفته و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا اثنی عشری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
قلم را توان نوشتن از آن یار سفرکرده که به جانباز کربلا اقتدا کرد و سر و دست‌وپا را درراه لقای دوست هدیه نمود و خود بر تارک تاریخ جاودانه ماند، نیست. علیرضا، آن جانباز و شهید عرصه‌های نبرد حق علیه باطل، ۱۳۴۵/۹/۱ در روستای مشکانِ نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی اولین الفبای زندگی را مشق کرد و درصحنه حیات با آئین ناب محمد (ص) جان را جلا بخشید. در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شمشاد فرجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
مسلم بدانید، کسی که خدا با اوست، شهید شود یا زنده باشد، پیروز است. امام خمینی (ره) شمشاد از قبیله سبکباران عاشقی بود که در 5/1/1341 همراه با نسیم و رایحه دل‌انگیز بهار در روستای خواجه‌جمالی از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، از راه رسید. در دشتهای سرسبز و زیبای روستا کودکی را پشت سرگذاشت و سری در میان سرها پیدا کرد. دست قضا اورا از نوازش دست‌های محبت‌آمیز پدر و مادر محروم کرد و مسئولیت پرورش و تربیت اورا...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید کریم پور زین العابدین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد کريم پور زين العابدين »
با دلی عاشق و دو بال هجرت و شهادت، قلّه‌های انسانیت را پیمود و بر بام آسمانها و عرش الهی پا نهاد. او که در خانه‌ای پر از محبت اهل‌بیت(ع) و مملو از نور ایمان الهی بود در تاریخ 1/6/ 1343در شهر نی‌ریز، چشم‌های زیبای خود را به جهان هستی گشود. نام اورا به نام مقدس حضرت حق، کریم نامیدند. مادر با اشکهایی که برای مظلومیت حسین(ع) می‌ریخت،‌ چهره زیبای کریم را شست و شو می‌داد و با...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید اصغر امید آباده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتی‌که چهره‌پاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمد‌زاده از رزمندگان حاضر در این عملیات می‌گوید‌:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم‌، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه‌، مستقر بودیم‌. بچه‌ها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد‌‌. بعد...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زندگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
برای زنده ماندن وقت بسیار است و ما تنها اگر کوشیم تا بیداد شیطان را به هم ریزیم اگر دل را برای هوس بیهوده نفشاریم کلید درب هستی را برای خویش می‌آریم اگر خواهی که با عطر شقایق‌ها شب‌ات را صبح گردانی چرا با ساز هر ناکس به رقص آئی چرا دست‌ات بخون رادمردان بیالائی بیا از کاخ نخوت زیر، با گلها قدم بردار و قلب خویش بر دریا بزن شاید کویر شهرک ما را پر از آب و علف‌سازی الا ای خارکن بر دست خود بنگر به داس قهر خود بشکاف قلب...